درمان اختلالات روانی چیست و در جلسات چه کار میکنیم؟
اختلالات روانی فقط مجموعهای از نامهای علمی نیستند؛ مجموعهای از تجربههای واقعی و گاهی دردناک هستند که بر زندگی، روابط، عملکرد شغلی و احساس ارزشمندی فرد تأثیر میگذارند. بسیاری از افراد سالها با علائمی مانند اضطراب، وسواس، حملات وحشت، افسردگی، بیخوابی یا بیثباتی خلق زندگی میکنند بدون اینکه بدانند اینها «قابل درمان» هستند. هدف مشاوره و رواندرمانی این است که فرد بتواند ریشه مشکل، چرخههای فکری و هیجانی و راههای درمان آن را بشناسد و به زندگی متعادلتری برسد.
اولین مرحله درمان اختلالات، ارزیابی دقیق بالینی است. در جلسه اولیه، درمانگر علائم، شدت آنها، مدت زمان بروز، زمینه خانوادگی، سابقه پزشکی و عوامل استرسزای فرد را بررسی میکند. این ارزیابی کمک میکند تشخیص دقیقی داده شود؛ چون بسیاری از اختلالات علائمی شبیه هم دارند و بدون ارزیابی حرفهای، فرد ممکن است موضوع را اشتباه تعبیر کند.
یکی از شایعترین اختلالاتی که مراجعان تجربه میکنند اختلالات اضطرابی است؛ شامل اضطراب فراگیر، حملات پانیک، فوبیاها، استرس اجتماعی و نگرانیهای مزمن. درمان در این موارد معمولاً بر پایه درمان شناختیرفتاری (CBT)، تکنیکهای تنظیم هیجان، اصلاح باورهای اضطرابی، مواجهه تدریجی و آموزش روشهای آرامسازی است. فرد یاد میگیرد چگونه افکار تهدیدآمیز را مدیریت کند و کنترل بدن و ذهنش را بهدست بگیرد.
افسردگی نیز یکی دیگر از اختلالات رایج است. افسردگی فقط غمگین بودن نیست؛ میتواند شامل بیانگیزگی، بیلذتی، احساس بیارزشی، خستگی عاطفی، مشکلات خواب و اختلال تمرکز باشد. در درمان افسردگی، علاوه بر تغییر باورهای منفی، روی فعالسازی رفتار، ساختن روتین سالم، تنظیم هیجان و تقویت مهارتهای مقابلهای تمرکز میشود. درمانگر به فرد کمک میکند بهتدریج ارتباطش را با زندگی و لذتهای کوچک روزمره بازسازی کند.
از دیگر مشکلات شایع، اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) است؛ اختلالی که با افکار مزاحم و رفتارهای تکراری همراه است و میتواند زندگی روزمره را مختل کند. درمان وسواس معمولاً شامل روشهای تخصصی مانند ERP (مواجهه و جلوگیری از پاسخ)، مدیریت وسواسهای فکری و بازسازی باورهای کمالگرایانه است.
اختلالات شخصیت، مثل شخصیت وابسته، اجتنابی، مرزی یا وسواسی، نیز در مشاوره فردی بررسی و درمان میشوند. این اختلالات الگوهای پایدار و عمیق رفتاری و هیجانی هستند که ممکن است باعث مشکلات جدی در روابط و عملکرد فرد شوند. درمان آنها معمولاً طولانیتر است و از روشهایی مانند طرحوارهدرمانی، DBT و تنظیم هیجان استفاده میشود.